آثار و اشعار شاعران بر اساس سبک شعری ، متن ادبی و دل نوشته هاي خودم و ...

 بهار

عزیزان موسم جوش بهاره

چمن پر سبزه و صحرا لاله زاره

دمی فرصت غنیمت دان در این فصل

که دنیای دنی بی اعتباره

بمو واجی چرا ته بی قراری

چو گل پرورده باد بهاری

چرا گردی بکوه و دشت و صحرا

بجان او ندارم اختیاری

گلان فصل بهاران هفتهٔ بی

زمان وصل یاران هفتهٔ بی

غنیمت دان وصال لاله رویان

که گل در لاله زاران هفتهٔ بی

****************************



ادامه مطلب
تاريخ : پنج شنبه 20 شهريور 1393برچسب:, | 12:21 | نويسنده : زهره |

 

 مجنون و پریشان توام دستم گیر

سرگشته و حیران توام دستم گیر

هر بی سر و پا چو دستگیری دارد

من بی سر و سامان توام دستم گیر 

 

****************************



ادامه مطلب
تاريخ : چهار شنبه 15 مرداد 1393برچسب:, | 11:17 | نويسنده : زهره |

 از بهترين شعرها

 

آن گرنج و آن شکر برداشت پاک

وندر آن دستار آن زن بست خاک

باز کرد از خواب زن را نرم و خوش

گفت: دزدانند و آمد پای پش

آن زن از دکان فرود آمد چو باد

پس فلرزنگش به دست اندر نهاد

شوی بگشاد آن فلرزش، خاک دید

کرد زن را بانگ و گفتش: ای پلید

****************************





ادامه مطلب
تاريخ : چهار شنبه 15 مرداد 1393برچسب:, | 11:13 | نويسنده : زهره |

 

بودم معلم ملكوت اندر آسمان

 

با او دلم به مهر و مودت یگانه بود

سیمرغ عشق را دل من آشیانه بود

بر درگهم ز جمع فرشته سپاه بود

عرش مجید جاه مرا آستانه بود

در راه من نهاد نهان دام مکر خویش

آدم میان حلقهٔ آن دام دانه بود

می‌خواست تا نشانهٔ لعنت کند مرا

کرد آنچه خواست آدم خاکی بهانه بود

بودم معلم ملکوت اندر آسمان

امید من به خلد برین جاودانه بود

هفصد هزار سال به طاعت ببوده‌ام

 



ادامه مطلب
تاريخ : چهار شنبه 15 مرداد 1393برچسب:, | 11:11 | نويسنده : زهره |

 از ماست كه بر ماست

 

روزی ز سر سنگ عقابی به هوا خاست

وندر طلب طعمه پر و بال بیاراست

 

بر راستی بال نظر کرد و چنین گفت

امروز همه ملک جهان زیر پر ماست

 

بر اوج چو پرواز کنم از نظر تیز

می‌بینم اگر ذره‌ای اندر ته دریاست

 

گر بر سر خاشاک یکی پشه بجنبد

جنبیدن آن پشه عیان در نظر ماست

 

بسیار منی کرد و ز تقدیر نترسید   

بنگر که از این چرخ جفا پیشه چه برخاست

 



ادامه مطلب
تاريخ : چهار شنبه 15 مرداد 1393برچسب:, | 11:9 | نويسنده : زهره |

 راه دراز

از جمله رفتگان این راه دراز

باز آمده کیست تا بما گوید باز

 

پس بر سر این دو راههٔ آز و نیاز

تا هیچ نمانی که نمی‌آیی باز

 

****************************



ادامه مطلب
تاريخ : چهار شنبه 15 مرداد 1393برچسب:, | 11:5 | نويسنده : زهره |

 ای عجب دردی است دل را بس عجب

 

ای عجب دردی است دل را بس عجب

مانده در اندیشهٔ آن روز و شب

اوفتاده در رهی بی پای و سر

همچو مرغی نیم بسمل زین سبب

چند باشم آخر اندر راه عشق

در میان خاک و خون در تاب و تب

پرده برگیرند از پیشان کار

هر که دارند از نسیم او نسب

ای دل شوریده عهدی کرده‌ای

تازه گردان چند داری در تعب

برگشادی بر دلم اسرار عشق

گر نبودی در میان ترک ادب

پر سخن دارم دلی لیکن چه سود

چون زبانم کارگر نی ای عجب

 



ادامه مطلب
تاريخ : چهار شنبه 15 مرداد 1393برچسب:, | 11:3 | نويسنده : زهره |

 

 شعر آغازين شاهنامه فردوسي

به نام خداوند جان و خرد

کزین برتر اندیشه برنگذرد

خداوند نام و خداوند جای

خداوند روزی ده رهنمای

خداوند کیوان و گردان سپهر

فروزنده ماه و ناهید و مهر

ز نام و نشان و گمان برترست

نگارندهٔ بر شده پیکرست

به بینندگان آفریننده را

نبینی مرنجان دو بیننده را

نیابد بدو نیز اندیشه راه

 



ادامه مطلب
تاريخ : چهار شنبه 15 مرداد 1393برچسب:, | 10:56 | نويسنده : زهره |

 عشق مجنون

سلطان سریر صبح خیزان

سر خیل سپاه اشک ریزان

متواری راه دلنوازی

زنجیری کوی عشقبازی

قانون مغنینان بغداد

بیاع معاملان فریاد

طبال نفیر آهنین کوس

رهیان کلیسیای افسوس

جادوی نهفته دیو پیدا

هاروت مشوشان شیدا

کیخسرو بی کلاه و بی‌تخت



ادامه مطلب
تاريخ : چهار شنبه 15 مرداد 1393برچسب:, | 10:53 | نويسنده : زهره |
صفحه قبل 1 صفحه بعد